نظر تهمینه میلانی درباره یک صحنه جنجالی در «ملی و راههای نرفتهاش»
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۴۰۶۸۰
میلانی در بخشی از این مصاحبه درباره مانعتراشیها در راه ساخت فیلم صحبت کرده است.
زمان ساخت فیلم هم آیا مانعتراشیهایی شده بود؟
بله، هزاران سنگ سر راه ما انداختند که پشیمان شویم و فیلم را نسازیم. بهصراحت میتوانم بگویم بعد از این همه سال فیلمسازی، ساختن ملی و راههای نرفتهاش سختترین کاری بود که کردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موانعی که سر راه ملی و راههای نرفتهاش چیده شده بود، چه بود؟
از طرف شورا به فیلمنامه ملی و راههای نرفتهاش آنقدر اصلاحیههای جورواجور و بیمنطق دادند که اگر به آنها عمل میشد، یک شیر بیبال و اشکم به جا ماند.
مثل؟
گفتند شخصیت نیر در فیلم باید حذف شود، چون چنین موردی در جامعه وجود ندارد و قبح خیانت را میریزد. نمیدانم اعضای شورا واقعا اینقدر بیاطلاعند یا سیاست حذف صورتمسأله مشکلات اجتماعی همچنان به کار خود مشغول است؟! بههرحال فرقی نمیکند در هر دو صورت به سینمای اجتماعی ضربه سنگینی وارد میکند. بعدها هم که حضور نیر را با توضیحات من پدیرفتند، گفتند باید او را در فیلم گوشمالی سختی بدهم. اسم قهرمان مرد فیلم که میلاد کیمرام آن را بازی کرد، عباس بود، گفتند چون او مرد خشنی است، نام مذهبی نباید داشته باشد. پدر خانواده که آقای جمشید هاشمپور نقش آن را بازی میکرد و مردی پدرسالار و خشن بود، باید تبدیل به مردی مهربان میشد و پسر او که شخصیت اصلی داستان بود، به جای قربانی چرخه خشونت خانگی به یک بیمار روانپریش پارانویید تنزل میکرد. کار با شورا به درازا کشید و چندینبار فیلمنامه رد شد تا بالاخره فیلمنامه را با نظر ایشان تغییر دادم که پروانه ساخت بگیرم، اما چون نظرات ایشان کارشناسی نشده بود و من فیلمنامه را زیر نظر سه کارشناس روانی، اجتماعی و حقوقی نوشته بودم، همان فیلمنامه اولیه را ساختم، یعنی مجبور شدم.
او در انتهای مصاحبه درباره یکی از صحنههای جنجالی فیلم توضیحاتی ارائه کرد.
پاسختان به کسانی که معتقدند شما در این فیلم با نشاندادن کاراکتر ملیحه درحال زدن شوهرش با قفل فرمان، خشونت علیه مردان را ترویج کردهاید، چیست؟
پاسخی برای کسانی که با چنین ذهنیتی با یک اثر هنری مواجه میشوند، ندارم. اما برای کسانی که شاید سوالی برایشان ایجاد شده است، میگویم که رفتار ملی در آن صحنه درواقع انفجار یک عمر سکوت است. ما در فیلم هم میبینیم که ملی حرف نمیزند. او درواقع چند سال است که حرف نزده و تحمل کرده است و برای همین خشم در وجود او انباشته شده، تا در لحظه زدن سیامک تخلیه شود. یک بار دیگر در جایی هم این را گفته بودم کسانی که فکر میکنند سکوت زن به نفع آنهاست، درواقع دارند جامعه را برای یک انفجار آماده میکنند. میدانید، زنی که میتواند خود و نظراتش را ابراز کند، کمتر پیش میآید که به چنین انفجاری برسد، چون دارد به مرور خود را تخلیه میکند. اما زنانی مثل ملی به این دلیل که ناچار بودهاند خشم خود را انبار کنند، بعید نیست روزی به جایی برسند که جز تخلیه ناگهانی خشم چاره دیگری نداشته باشند و این خطرناک و بشدت آسیبزاست.
حرف بسیار است در این چنین موارد و مسائلی، اما برای آخرین پرسش میخواهم بپرسم تهمینه میلانی از جایگاه خودش در سینمای ایران راضی است؟
البته که نه، چه داستانهایی که نوشتم و هرگز فیلم نشد. اما پذیرفتهام که در جامعه مردسالاری زندگی میکنم و میدانم که در چنین شرایطی یک زن برای نشاندادن کاربلدی خود باید چند برابر مردان انرژی بگذارد و تلاش کند تا در دل این همه تبعیض فیلم خود را بسازد و به نمایش بگذارد. اما در پاسخ به پرسش شما من بهعنوان یک کارگردان زن همین که توانستهام ١٤فیلم سینمایی در یک سیستم مردسالار بسازم، آن هم فیلمهایی که بیشترشان از سوی تماشاگران داخل و خارج از کشور مورد استقبال قرار گرفته است، لابد در کارم ناموفق نبودهام.
منبع: آخرین نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۴۰۶۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند/او برای برگشت از سفر، چندین قرار کاری گذاشته بود و قول داده بود برای دیدن خواهرش به زاهدان برود
روزنامه اعتماد نوشت: «ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است»، به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است....
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند.
خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود.
پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»